– بعد ما رو اونجا دید چی می خواهیم بگیم نمی گه تو اون اتاق چکار دارید
آبادیس - Ú¯Ù†Ú¯ بنگ. ... Ú¯Ù†Ú¯ بنگ در دانشنامه ویکی پدیا ... نادرست یا مخال٠قوانین جمهوری اسلامی ایران است، خواهشمند است گزارش دهید تا بررسی Ùˆ ØØ°Ù گردد => [گزارش] ...
علی راست Ù…ÛŒÚ¯ÙØª من اصلا تجربه سکس نداشتم Ùقط چندباری Ùیلم سوپر دیده بودم
پری خوشگله Ùیلمی به کارگردانی Ùˆ نویسندگی سیامک یاسمی Ù…ØØµÙˆÙ„ سال Û±Û³ÛµÛ³ است. بازیگران منوچهر وثوق شهناز تهرانی ÙØ±Ø® ساجدی ...
خیلی خیلی خیلی ØØ§Ù„ Ù…ÛŒ داد Ø§ØØ³Ø§Ø³ÛŒ Ú©Ù‡ اصلا برام باور کردنی نبود رضا خیلی آرام بیخ گوشم Ú¯ÙØª Ù…ÛŒ خواهم بکنمت من هم با سکوت نشان دادن ناراضی نیستم پاشد Ø±ÙØª روی رانم نشست سر کیرش رو گذاشت جلو سوراخم ØŒ داغی Ùˆ Ú©Ù„ÙØªÛŒØ´ اصلا با انگشت قابل مقایسه نبود ØŒ به مراتب نرم تر بود ولی در عین ØØ§Ù„ Ú©Ù„ÙØª تر آرام ÙØ´Ø§Ø± داد تو نمی Ø±ÙØª Ùˆ از این ور Ùˆ اون ÙØ± سوراخم در Ù…ÛŒ Ø±ÙØª یا از لای کپلهام Ù…ÛŒ Ø±ÙØª بالا یا Ù…ÛŒ Ø±ÙØª لاپام
مشغول اینکار که شد با کمک خودش با کیرم شروع به جلق زدن کردم و اونقدر ادامه دادیم تا دوباره آبم
کار من شده بود خر خونی Ùˆ بالاخره با نمره بالا تو Ø§Ù…ØªØØ§Ù†Ø§Øª ترم آخر قبول شدم,سعیدم همینطور اونم قبول شد.از همون روزی Ú©Ù‡ کارنامه رو Ú¯Ø±ÙØªÛŒÙ… Ø§ÙØªØ§Ø¯ÛŒÙ… به جون علی Ú©Ù‡ یالا زود باش به قولت عمل Ú©Ù†,اونم همش امروز Ùˆ ÙØ±Ø¯Ø§ میکرد تا اینکه وسطای مرداد ماه بود خبر خوش٠داد Ùˆ Ú¯ÙØª باباش مواÙقت کرده Ú©Ù‡ کلید ویلا رو بده تا با هم برای آخر Ù‡ÙØªÙ‡ بریم شمال.
Ø±ÙØªÙ… تو اتاق Ùˆ درب رو روی هم گذاشتیم Ú©Ù‡ داخل اتاق دیده نشه ولی از طرÙÛŒ اگه مهدی آمد صدای در رو بشنویم
سرم٠بردم طر٠کیرش بوی خوبی میداد Ú©Ù‡ مال اسپری بود Ú©Ù‡ به کیرش زده بود چشمام٠بستم Ùˆ کیرش کردم تو دهنم اولش با زبون با سر کیرش بازی کردم Ùˆ Ùقط تا کلاهک میکردم تو دهنم Ùˆ در میاوردم مزه نارگیل میداد مثل اینکه طعم اسپری نارگیلی بود بدم نیومد البته جز اینکه براش ساک بزنم کار دیگه نمیتونستم بکنم چون دوست نداشتم دوباره با کتک Ùˆ Ùهش تØÙ‚یرم کنه برای همین با اشتها داشتم کیرش٠میخوردم Ùˆ تا نصÙÙ‡ میکردم تو دهنم میاوردم بیرون مثل بستنی کیرش٠لیس میزدم اونم آه میکشید Ùˆ Ù…ÛŒÚ¯ÙØª:بخور عزیزم بخور جون سعید غلط میکنه مثل تو ساک بزنه واقعا اوستا شدی برا خودت بخور چاقال من اگه امشب خوب ØØ§Ù„ بدی برسیم تهران برات یه گوشی میخرم مثل مال خودم.
هوا خیلی گرم Ùˆ شرجی بود برای همین سعید Ú¯ÙØª بچه check my blog ها بریم استخر شنا,منم Ú©Ù‡ منتظر این ØØ±Ù بودم Ú¯ÙØªÙ… راست میگه بریم شنا.
چند روز بعد از اون علی اومد دنبالم تا بریم بیرون ولی من بهش Ú¯ÙØªÙ… Ú©Ù‡ دیگه دلم نمیخواد باهاش Ø±ÙØ§Ù‚ت کنم اون Ú¯ÙØª Ù…Ú¯Ù‡ دست خودته اگر با من نیای Ùیلمت٠همه جا پخش میکنم.منم با خنده بهش Ú¯ÙØªÙ… برو تو گوشیت بگرد اگه Ùیلمی دیدی پخش Ú©Ù†.مثل این Ú©Ù‡ تا اون Ù„ØØ¸Ù‡ سراغ Ùیلماش Ù†Ø±ÙØªÙ‡ بود چون گوشیش٠در آورد Ùˆ Ø±ÙØª تو گالری Ùˆ هرچی گشت Ùیلمی پیدا نکرد با عصبانیت Ú¯ÙØª کاره تو Ú†Ø§Ù‚Ø§Ù„ØŸÚ¯ÙØªÙ…:درست ØµØØ¨Øª Ú©Ù† آشغال زیاد ØØ±Ù بزنی به بابام میگم دهنت٠سرویس کنه Ùˆ Ø±ÙØªÙ… تو در بستم بعد از اون روز دو سه بار اومد سراغم Ùˆ از من خواست Ú©Ù‡ دوباره با هم باشیم ولی هربار جواب من منÙÛŒ بود.
Ú¯ÙØªÙ… نه ادامه بده Ú©Ù‡ گوش نکرد آمد بالا Ú©Ù‡ دوباره کسش رو بذار دهنم Ú©Ù‡ دیگه طاقت نداشتم Ùˆ هلش دادم به پشت Ø§ÙØªØ§Ø¯ خودم رو از زیرش بیرون کشیدم Ùˆ سعی داشت Ú©Ù‡ بلند Ú©Ù‡ دوباره هلش دادم روی تخت Ùˆ Ø±ÙØªÙ… بین پاهاش Ùˆ کیرم رو تا ته کردم تو کسش
– نه الان نه یک مرتبه خاله – مادر من منظورش بود – می اید تو اتاق ناجور می شه ، امروز قرار است با مامانم برن عیادت مریض ، اون موقع
با استرس و اضطراب اومد.مانتو و مقنعه را کند و سکسی ترین اندام را دیدم با یه تاپ قرمزو خوشگل